سایه سپید

داستان سرگشتگی های یک من

سایه سپید

داستان سرگشتگی های یک من

باز باران با ترانه

 

کسی بی خبر آمد

مرا دست خودم داد


کسی مثل خودم غم کسی مثل خودم شاد

کسی مثل پرستو در اندیشه ی پرواز

کسی بسته و آزاد اثیر قفسی باز

کسی خنده کسی غم کسی شادی و ماتم

کسی ساده کسی صاف کسی درهم و برهم

کسی پر ز ترانه کسی مثل خودم لال