سایه سپید

داستان سرگشتگی های یک من

سایه سپید

داستان سرگشتگی های یک من

رها ۱

امشب فرار کردم ، از خودم و از پیرامونم                   

 

امروز میخواهم روزنگاری کنم اما نه به شیوه معمول .

امروز فرار کردم . از خودم و از پیرامونم برای یافتن ذره ای آرامش

فرار کردم به آب ، یگانه سیال جان افزای دوست داشتنی

 

دیگه بسه ، از اینجور نوشتن هم دیگه خسته شدم

 

با اینکه آرامش حاصل از تمامی تجربه های قبلی ام را فراموش نکرده ام اما این بار به نادرستی فرضیه ام پی برد

انگار که  آب هم نامهربان شده است .

با اینکه از لحاظ فیزیکی در بهترین شرایط بود اما چشمانش را بر روی من باز نکرد . شاید آب نیز در غمی شریک است  یا در غضبی همکار .

 

و تجربه دیگر نیز که آن هم به نادرستی راه یافت این بود که در یافته هایم همیشه معلق بودن و به عبارتی دراز کشیدن بر روی آب را آرامش بخش میدانستم اما بعد از 10 دقیقه که بر روی آب دراز میکشی کمرت به خاطر تلاش برای صاف نگه داشتنش شروع به درد میکند و اینجاست که یا باید تسلیم شوی و یا تلاش کنی که زنده بمانی ، که انگار آب نیز چون عاشقی آتشین تمام وجود طرفش را میخواهد .

یا غرق شو و به من برس      یا آزاد باش و توقع آرامشی نیز نداشته باش

این اولین بار بود که به عاشق بودن آب پی بردم و نکته جالب اینجاست که اگر برای آزادی تلاش کنی قطعا خسته خواهی شد و لحظه لحظه امکان زنده ماندنت کمرنگتر خواهد شد ولی اگر خودت را رها کنی بر روی آب خواهی ماند و به نهایت آرامش و لذت خواهی رسید .

بازهم از خود نظریه میدهم : شرایط روحی آب در میزان آرامشی که به اطرافش میرساند تاثیر دارد .

و نظریه دوم : تمامی موجودات زنده و غیر زنده به نوعی عاشق اند مهم اینست که شیوه عاشقی هر عنصر را بشناسیم .

نظریه سوم : و در نهایت اصلی ترین سوال هستی اینست : عارفی یا عاشق ؟

که جواب این سوال مشخص کننده تمامی زوایای زندگی است .

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:06 ق.ظ

رها باش اما نه در برابر مسئولیت ها در برابر تسلیم شدن برای فرار از خودت رها باش
فرار نکن در خودت غرق شو تامل کن بنگر که چگونه به آرامش میرسی
تفسیر نکن اثبات کن خودت باش و همونطور که هستی از خودت راضی باش و از همه ی لحظه هات

امیرحسین چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:45 ق.ظ http://kashanleader.blogfa.com

نتیجه چهارم:یواش بپر توی استخر تا همه آبها نپاشه به بقیه عشق تو نباید مزاحم دیگرون بشه
نتیجه پنجم:از اون خط قرمز وسط خیلی دور نشو عاشقی و عارفی هم مرز داره
نتیجه ششم:همون طور که اول دوش می گیری بعد میری تو استخر حواست باشه که یه دفعه عشق رو مزه نکنی شاید داغی عشق بسوزونتت مخصوصا اونجاتو
نتیجه هفتم:زدن عینک موقع عشقبازی توصیه می شود!

زهرا جمعه 29 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:48 ب.ظ http://iamforu.persianblog.com

سلام دوست عزیز/ممنون از حضورتون/عشق هم فلسفه ی پیچیده ای داره/آن عشقی پایدار است که آن ریا نباشه وحقیقت درآن موج بزنه که امروزه دریغ ازآن عشق/پس خدا را داشته باش وپادشاهی کن/موفق باشید

حمیده شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:08 ب.ظ http://saatekhamooshi.persianblog.com

سلام.بعد از یه غیبت طولانی اومدم.دلم واسه همه بلاگی ها تنگ شده بود.وبلاگت هم توپ شده.میخونم دوباره نظر میدم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد